Monday, June 26, 2006

ترس

زن می خواست بنویسد. اما از ترس آدمها ترسید. می دانست که نجواهایی که او می خواهد در گوش کاغذ بخواند می تواند بسیاری از مردها و زنهایی که او می شناسد و نمی شناسد را بترساند

Friday, June 23, 2006

Campaign for Good Governance

I've decided to write about local and worldwide human rights initiatives in my blog so let me start to introduce Campaign for Good Governance. My nice friend Valnora, you can see her wonderful smile in the picture (I took this picture from her last year in Budapest), has informed me about this initiative in Sierra Leone. Just a brief background about Sierra Leone, a country in Western Africa, between Guinea and Liberia where the government is reestablishing its authority after the 1991 to 2002 civil war that resulted in tens of thousands of deaths and the displacement of more than 2 million people , about one-third of the population. The last UN peacekeepers withdrew in December 2005, leaving full responsibility for security with domestic forces, but a new civilian UN office remains to support the government.
Campaign for Good Governance exists to increase citizen participation in governance through advocacy, capacity building and civic education in order to build a more informed civil populace and a democratic State.
Here they are main objectives of CGG:
  1. Decentralization and Local Governance
  2. Security Sector Reform
  3. Access to Justice and the Realization of Rights
  4. Civil Society Strengthening

Saturday, June 17, 2006

اجازه بدهید خودمان را نقد کنیم

با اینکه هیچ دلیلی نمی تواند خشونت اخیر نیروهای پلیس را علیه تجمع مسالمت آمیز زنان توجیه کند به نظرم توجه و تاکید بیشتر بر مسئولیت گروه های زنانی که نقش پررنگ تری در هدایت و برنامه ریزی برای تجمع های مربوط به مسائل زنان را دارند می تواند در پرهیز از آنچه اخیرا اتفاق افتاد و همینطور دستیابی بیشتر زنان به اهداف مورد نظر از طریق تجمع ها موثر باشد. البته حرف و سخن در این مورد زیاد است. من هم اصولا نه به نسخه پیچیدن اعتقاد دارم نه خودم را در آن سطح می بینم اما به نظرم موارد زیر در آسیب شناسی حوادث اخیر موثر است

اصولا هر حرکت اجتماعی یک سری اهداف دارد و یک سری استراتژی برای رسیدن به آن اهداف. بعد از استراتژی تازه نوبت فعالیت ها است که این فعالیت ها می توانند در قالب سخنرانی ، تجمع ، بیانیه باشند. معمولا جنبش های اجتماعی مثل جنبش زنان سعی در عمومی کردن اهداف، استراتژی ها و حتی برنامه ریزی برای فعالیت های خود دارند. منظور این است که تمام اعضایی که به نحوی در آن جنبش مشارکت یا علاقه ای به آن دارند احساس تعلق به اهداف جنبش می کنند، استراتژی ها را می شناسند و می توانند اهم فعالیت ها را بر شمارند. گفته می شود که جنبش زنان در ایران فاقد رهبری است اما وقتی به تجمع خرداد سال گذشته و امسال نگاه می کنیم می بینیم که گروه های زنان اگر بخواهند می توانند زنان هوادار خود را بسیج کنند اما من واقعا نمی دانم این زنان هوادار تا چه اندازه از اهداف ، خط مشی های رهبران خود آگاه هستند. آیا در برنامه ریزی نقشی داشته اند؟ آیا از نتایج مشارکت خود آگاه هستند و ...

مساله بعدی استراتژی برخورد با دولت است. آیا گروه های فعال زنان اعم از سکولار، ملی مذهبی ، اسلام گرا می خواهند تا آنجا که می توانند و تا آنجا که استقلال آنها اجازه می دهد از دولت ( چه بخواهیم چه نه نخواهیم دولت بزرگترین و گشادترین حوزه این کشور را تشکیل می دهد که حتی وارد حوزه خصوصی افراد هم می شود) برای پیشبرد مسائل زنان استفاده کنند. آیا استراتژی گروه های زنان تعامل با دولت برای ارتقاء مسائل زنان است یا برخورد با دولت . مسلم است که دولت (جدیدش بیشتر) البته برداشت متفاوتی از زنان دارد اما به نظرم حتی می توان از همین برداشت متفاوت به نفع مساله زنان کمک کرد. به نظرم اگر نشود از پیشبرد حقوق سیاسی زنان صحبتی به میان آورد می توان برای بیمه زنان خانه دار یا فقر زدایی زنان به عنوان مثال با تعامل دولت کاری کرد. می دانم که بعضی از دوستان مثل آسیه خواهند گفت که اصولا به رایزنی با دولت حتی به عنوان ابزار ارتقاء وضعیت زنان اعتقادی نداریم. شاید من خوشبین باشم زیادی به مساله مذاکره، لابی و رایزنی اما می دانم که بخش پیش برنده هر حرکت اجتماعی توان گفتگو آن جنبش با نیروهای موافق و مخالف است. به نظرم گروه های راهبر زنان در ایران حتی در درون گروه های موافق هم نمی توانند گفتگویی پایدار را برقرار کنند چه رسد به بیرون. به نظرم اگر این قابلیت را داشتند شاید می شد برای تجمع مجوز گرفت. شاید می شد هزاران زن را در تجمع اخیر دور هم آورد.البته هنوز هم دیر نشده است اگر بشود گفتگویی را آغاز کرد با گروه های مختلف فعال در مساله زنان که به شکل قانونی و مدنی به خشونت پلیس اعتراض کرد و هم اینکه وارد گفتگو با دولت شد تا هزینه های جنبش زنان بعد از حوادث اخیر کمتر شود. از حساس کردن نیروهای امنیتی کشور نسبت به مسائل زنان آن هم وقتی هزار و یک مساله خارجی داریم به خدا نه تنها وضعیت زنان بهتر نمی شود بلکه فرصت فعالیت برای زنان محدو تر می شود. به نظرم با کمی برنامه ریزی و استراتژی می توان به دولت گفت که زنان درصدد تغییر هستند برای ارتقاء حقوق انسانی خود و تلاش آنان هم نه ربطی به مساله انرژی هسته ای دارد و نه باعث سرافکندگی دولت جمهوری اسلامی در خارج از مرزها می شود بلکه مشروعیت بیشتری به دولت می بخشد برای جدی گرفتن نیمی از جمعیت کشور که اتفاقا انسا نند. به نظرم باید قابلیت مدنی گروه های زنان را برای تحمل نقد درون گروهی و بیرون گروهی بیشتر کرد شاید آن وقت بشود بیشتر از این صحبت کرد که چرا اصولا بجزچند نمونه موفق اعتراض به توقف اعدام زنان مثال های موفقی از اعتراض های عمومی برای ارتقاء وضعیت زنان نداشته ایم

Tuesday, June 13, 2006

Stop Police Violence


I can't stop thinking about nasty police violence against Iranian women which happened today, Monday, June 12, when women activists gathered in Tehran to demand their equal rights, including equality of women in family law, the banning of polygamy and the reform of employment laws.

Although the protest organizers have been emphasized on the peaceful march and also some of international organizations such as Amnesty International has called for action to reduce police violence against the meeting, police mostly female police officers had done evident violence against female protestors in their enforcement to interrupt the demonstration. Amnesty International has asked before Iranian authorities to ensure that the policing of the meeting would be in agreement with international standards on law enforcement such as the United Nations Code of Conduct for Law Enforcement Officials and should respect the internationally recognized rights to freedom of expression and assembly.

It was not first time when police conducted violence against women in their peaceful assembly, before on 8 March 2006, police separated a gathering of women celebrating International Women's Day in Tehran and beating some of them.

I am feeling deeply bad about today's horrible event. I hope Iranian authorities release soon more than 50 demonstrators and develop strong policies for prohibition of violence in policing.




See more pictures at KOSOF and aslo Nasiri Photos

Sunday, June 11, 2006

بغض مجسم



امشب با دست خیا ل
سنگینی احساس را می نشانم
بر شانه های زخمی یک قلم
تا بخواند چنان
از ژرف سرخِ من، تو او که نامش را نمی دانم
بلغزد چنان بر تنِ سپید این بی صدا که
ندایش بلرزاند شیشه اشک تو را

او آبستن هوس نزدیکی با احساس است
مادر جاودانگی و پدر تنهایی
او می تواند حماسه بسازد آن چنان
که تو از تاریک خلوتی به
فتح قلعه عبوس فردا خوانده شوی

بگذر با حسِ عشق
از این افقِ ملال انگیز، هان ای مرغِ مهاجر

بخوان مرثیه های مرگِ پویش امید
خروش عشق را، هان ای بغض مجسم