Monday, June 26, 2006

ترس

زن می خواست بنویسد. اما از ترس آدمها ترسید. می دانست که نجواهایی که او می خواهد در گوش کاغذ بخواند می تواند بسیاری از مردها و زنهایی که او می شناسد و نمی شناسد را بترساند

4 Comments:

At Monday, June 26, 2006, Anonymous Anonymous said...

I remember you said once: Write and you will be eternal.

 
At Wednesday, June 28, 2006, Anonymous Anonymous said...

زیباتر ترین حرفت را بگو ... شکنجه پنهان سکوتت را آشکاره کم ... وهراس مدار از آنکه بگویند ترانه ای بیهوده می خوانید ...

 
At Friday, June 30, 2006, Anonymous Anonymous said...

سحر جان
بسیار خوشحالم از حضورت در وبلاگم.
از توضیحات جالب و فنی ات ممنونم.فقط ایکاش بیشتر به فرق حق حریم خصوصی و تمامیت جسمی (که من بیشتر مفهوم تمامیت وجودی فرد را از آن دریافت کردم) ، مصادیق تمامیت جسمی و همچنین نوع نگاه سیستم حقوقی کشورهای غرب به این مساله اشاره ای مختصر می کردی تا موضوع بیشتر باز بشه.برایت آرزوی موفقیت دارم سحر جان.
اینکه شما بعد حقوقی قضیه را برامون باز کنی و دوست عزیزم داریوش بعد روانشناختی قضیه را،حداقل برای من یکی که بسیار مغتنم هست.

 
At Sunday, July 02, 2006, Blogger drëâmè® said...

Hii! Aww I just saw your comment on my dreamblog, regarding the comment I had on YOURS. I must say your photos are as beautiful as ever. Oh and the blog you went on isn't the one I update at all. My real blog is this one:
http://www.dreamingchocolat.blogspot.com

I'm bookmarking your blog. It's inspiring :)

Sahar.

 

Post a Comment

<< Home