حدیث نفس برای زندگی
خیلی وقت ها زندگی آدم ها را غافلگیر می کند اما آدم ها از آنجا که مبهوت بازی های کوچک و بزرگ هستند ژست غافلگیر شدن را فراموش می کنند. خوب من غافلگیر شدم اتفاقا یادم بود که به همه بگویم غافلگیر شده ام. انتظار نداشتم که در بازی گرفتارم کند که اصلا هیچوقت علاقه ای به نقش آفرینی در آن نداشته ام. باورم نمی شد چرا که زندگی همیشه با من مهربان بوده است حتی وقتی که به خوشبختی های کوچکم دهن کجی می کرد. اعتقادم به پایداری حقیقت ، جاودانگی نیکی و عشق زیاد به وجودی که هر دینی به اسمی می خواندش و برای من خدای مهربانی است که با صبر زیاد صدای مرا شنیده است و همواره بخشیده است ، مرا از همهمه شوخی های زندگی سر بلند بیرون آورده است. یک بار در شعری گفته بودم
من که به هوای نور هزار بار تاریکی را رفته ام و
در هر سفر از روح تاریکی به ذات نور پناه برده ام و
نور را در هر تاریکی یافته ام
ترانهای براي دعا
I cried with this song for Dua aged about 17, who was stoned to death on or around 7 April 2007 for a so-called honour crime because she had engaged in a relationship with a Sunni Muslim boy. Dua was a member of Iraq’s Yezidi religious minority from the village of Bahzan in northern Iraq, دعا، دختر 17 ساله قبيلهاي با مذهب باستاني ايزدي يا يزيدي، عاشق جوان مسلماني ميشود، دختر جوان مثل بسياري از همسالانش در تمام دنيا، در برابر شور عشق تاب نميآورد. حتي به خاطر علاقه به جوان عرب مسلمان ميشود. و به شوق ديدن معشوق از روستا فرار ميکند. اما عاشق جواني مسلمان شدن در قبيلهاش تاواني جز مرگ ندارد. 9 مرد در مراسم غيرانساني لگدسار و سنگسار بدن او را با گلد و سنگ نيم ساعت ميکوبند. در فيلم منتشر شده، دستان دعا هنوز تکان ميخورد تا آنکه عمو زادهاش بلوک سيماني بزرگي را جلوي چشم صدها مرد تماشاگر بر سر دعا ميکوبد . دعا غرق خون مي شود... صحنه هايي از اين مراسم زشت توسط موبايلها ضبط و يک هفته بعد منتشر ميشود و موجي از خشم و نفرت در جامعه کردها در تمام دنيا بر ميانگيزد. کردها با راه اندازي تارنمايي پيشنهاد داده اند. آوريل روز «ولنتاين» کردها معرفي شود. و برايش ترانهاي سراسر غم انگيز سرودهاند
My name is Baghdad
Watch this video in youtube !