Sunday, January 28, 2007

سکوت

واقعیت اینه که خیلی ها در برابر حمله احتمالی آمریکا به ایران سکوت کردن، از این جماعت سکوت، گروهی هستن که می گن آمریکا عددی نیست که به ایران حمله کنه چون ما بیمه آقا هستیم ، گروه دوم هم می گن بهتر که آمریکا به ایران حمله کنه واسه اینکه دموکراسی می شه و ازا ین جور حرفها... گروه اقلیتی هم این وسط قرار دارن که من هم جز اونها حساب می شم. به نظر گروه اقلیت باید تمام سعی خودمون رو بکنیم که به ایران حمله نشه، واسه این که جنگ شوخی بردار نیست. جنگ واقعیات تلخی داره که می تونه یه تمدن رو سالها به عقب بکشونه. جنگ راهی واسه دموکراسی نیست. دمکراسی باید از درون باشه. از مردم شروع بشه و به مردم ختم بشه. دمکراسی مکانیسم های داخلی می خواد. با جنگ و حمله نمی شه دموکراسی را تزریق کرد. از طرفی تصور اینکه جنگ می تونه مملکت رو هزار تیکه بکنه من یکی رو که تا روز قیامت عزادار می کنه. اینکه ایران عزیز کوچیک بشه. همشهری های آذری با وسوسه آذربایجانی ها و ترکیه ای ها بخوان مستقل شن، هموطن های کرد بخوان یه کشور مستقل داشته باشن، عربها و بلوچ ها هم از طرف دیگه.... بعد هم حتما بنیاد گرایی اسلامی، لائیک و سکولار و مارکسیست و کمونیست شکل می گیره. اصلا هر جنگ و انقلابی با شکلی از افراط گرایی همراه ست. تصور جنگ بین اقلیت ها، شیعه و سنی مثل تصاویری که می شه هر روز در عراق دید واقعا تلخ و نگران کننده است. باید کاری کرد که جنگ نشه چه امسال چه دو سال بعد چه هزار سال بعد... اگه فریاد داریم که سر حکومت و دولت بکشیم بهتره خودمون اینکارو کنیم تا دولت بوش یا هر جای دیگه ای نماینده ما بشه

4 Comments:

At Sunday, January 28, 2007, Anonymous Anonymous said...

I love this post. Anything but war, anything, anything...Let's not be naïve.

 
At Monday, January 29, 2007, Anonymous Anonymous said...

منم با جنگ مخالفم اما مثل اینکه اصلا قرار نیست جنگ بشه

 
At Tuesday, January 30, 2007, Anonymous Anonymous said...

این فکر کاملا معتدلی است. چگونه میتوان آن را عملی کرد؟

 
At Monday, February 26, 2007, Anonymous Anonymous said...

البته كه هيچكس از جنگ خوشش نمي آيد ولي انسان تنها حيواني است كه درجه اي از پستي و حيوانيت مي رسد كه حاضر مي شود بخاطر منافع خود همنوع خود را بكشد
وليكن وقتي جنگ شدديگر جاي اين بحثها نيست دو راه در پيش داري:يا اينكه تسليم شوي و به نفرين ابدي هموطنان خود گرفتار شوي (همچون قاجار البته در مثال مناقشه نيست) و يا اينكه ايستادگي كني و براي ابد خود را در تاريخ ماندگار نگه داري
همچون سيد الشهداء
در محرم به اين فكر مي كردم كه مقاتل دردناك عاشورا از طرف چه كساني نوشته شده است پس از پرس و جو متوجه شدم كه يزيد حدود 30 نفر را براي شرح فتوحات خود و تاريخ نگاري به كربلا فرستاد تا كوچكترين جزئيات را كتابت كنند وليكن نمي دانست اين نوشته ها روزي به عنوان سند جنايت او افشاء خواهد شد.

 

Post a Comment

<< Home