Tuesday, February 28, 2006

زنان تاجیک با زنان ایران سخن می گویند


همه چیز از شهر دوشنبه شروع شد. قبل از آن سواد من از تاجیکستان محدود می شد به اینکه فارسی صحبت می کنند . در شهر دوشنبه نکات زیادی در مورد تاجیسکتان آموختم. اینکه تاجیکستان در دهه 70 میلادی به سلطه روسیه درآمد و در سال 1991 به استقلال رسید. بین سال های 1992 تا 1997 جنگ داخلی در کشور بود.به خاطر همین اتحاد قومی برای این کشور اهمیت بسزایی دارد.بیش از 79 درصد تاجیک و بقیه ازبک و روس هستند. اسلام دین رسمی کشور است . 85 درصد سنی و تنها 5 درصد شیعه هستند و نکات زیادی هم در مورد فرهنگ و رسوم آنان یاد گرفتم

در شهر دوشنبه یک روز آفتابی کمال به من گفت که معلمه می خواهد مرا ببیند. در تاجیکستان به زنی که دارای مقام علمی و اجتماعی ارزشمندی است معلمه می گویند. معلمه حقوق شناس بود و بیش از 25 سال هم در دانشگاه حقوق درس داده بود و هم ریاست دانشکده حقوق دانشگاه ملی تاجیکستان را به عهده داشت. معلمه در مقام فعال زنان به سازماهای غیر دولتی پیوسته بود و ارتباط خوبی با نهادهای ملی و بین المللی داشت. همه او را قبول داشتند. در آن نشست از من پرسید که چرا غربیها باید ایرانی ها ، تاجیک ها و افغانها را کنار هم بشنانند تا از تجربیات ما بیاموزند. در آن نشست خواست که هماهنگ کننده تبادل اطلاعات زنان ایران و تاجبکستان باشم. حساسیت های جامعه ایرانی را می شناخت. تصمیم گرفتیم که برای بار نخست بر موضوعی تاکید کنیم که هم درد دو کشور باشد و هم حساسیت سیاسی و مذهبی نداشته باشد. به خاطر همین گفتیم زن و فقر. می دانستیم که فقر زدایی آرمانی است که حتی به آسانی نمی شود از آن دم زد ولی بهرحال می توانست نقطه آغازی برای همکاری های مشترک باشد. در ایران طی دو ماه هم با نهادهای دولتی و هم غیر دولتی صحبت کردم. تاجیک ها به همکاری با ایران به صورت دراز مدت و استراتژیک نگاه می کردند. باید جلساتی هماهنگ می شد که گروههایی شرکت می کردند که بعدا هم توانایی مشارکت در طرحهای مشترک را داشتند. برای من مهم بود که گروه غیردولتی ایرانی علاوه بر حرفه ای بودن و کارآمدی معیارهای اخلاقی حاکم بر جامعه مدنی را پاسداری کند. از آن طرف تاجیک ها پذیرفته بودند هزینه طرح مبادله اطلاعات را بدهند. آنقدر خواستشان صمیمانه بود که به آنها گفتم می خواهم افتخار همکاری داوطلبانه را به من بدهید. برای همین مهم بود که سفر آنها به تهران و دیدارشان موثر برای همکاری های بعدی باشد. باید اجازه رسمی هم گرفته می شد. باینکه اخیرا ریاست جمهور کشور تاجکیستان از ایران بازدیدی داشت که منجر به انعقاد برنامه های همکاری مشترک بین دو کشور گردید و به اصطلاح کشور دوست و بی خطر محسوب می شود اما برای وزارت امور خارجه هم در مورد برنامه بازدید گروهی از زنان فعال کشور تاجیکستان که در عرصه های مختلف بخش دولتی، بخش خصوصی و جامعه مدنی فعالیت دارند و تصمیم آنها در زمینه همکاری مشترک با زنان فعال ایرانی نوشتم. به مرکز مشارکت زنان و امور خانواطلاع دادم و با وجود مکالمات تلفنی بسیار با مسئولین آنها هیچ خبری برای ملاقات و بازدید نشد. قرار بود در طول بازدید یک هفته ای گروه زنان تاجیکستان از جمهوری اسلامی ایران ، نشست یک روزه ای در تاریخ 25 بهمن ماه 1384 در خصوص زنان و فقر به منظور بررسی وضعیت فقر زنان در ایران و تاجیکستان و نیز ترسیم چشم انداز مشترک برای دو کشور با حضور زنان ایرانی از بخش دولت و جامعه مدنی برگزار شود و همچنین طی ملاقاتهایی با انجمن ها ی دانشگاهی و سازمانهای غیر دولتی زنان اطلاعات مربوط تبادل و برنامه های مشترک تدوین شود

گروه زنان تاجیک متشکل از 8 زن فعال بود. معلمه سرپرست گروه بود. مطلوبه استاد دانشگاه خجند در رشته روزنامه نگاری و مولف کتاب های زیادی در مورد زنان شاعر ایرانی از جمله فروغ فرخزاد، مهستی و رابعی بلخی بود. زلفیه شاعر و کتابی در مورد پروین اعتصامی داشت و سردبیر دو نشریه زنان در تاجیکستان است. نشریه فیروزه که شکل زن روز خودمان است و نشریه گفتگو که به صورت تخصصی به مساله زنان می پردازد . قناعت حقوق شناس و رییس کانون زنان حقوقدان است که 16 شعبه دارد. محبت که رییس قضات ایالت خطلان است . زیبا النساء که اولین زن مسلمان برنده مدال طلای المپیک در رشته تیراندازی با کمان بود و به او گرد آفرین می گفتند و حالا به عنوان مدیر یک سازمان غیر دولتی برای سرپرستی کودکان بی سرپرست فعالیت می کند. ایوگینا که پزشک و مسئول انستیتو بهداشت مادر و کودک به عنوان یکی از موفق ترین موسسات منطقه آسیای میانه به شمار می رود و بالاخره هم میسره رئیس انجمن دوستی تاجیکستان با ممالک خارجی

اولین روز از حضور زنان تاجیکستان در ایران نشست زن و فقر برگزار شد در محل موسسه مطالعات و تحقیقات زنان. پانل اول در خصوص وصعیت وضعیت فقر زنان در ایران و تاجیکستان بود.خانم دکتر ناهید مطیع از گروه زنان محقق مستقل گزارش ایران را ارائه کرد. به نظر ایشان فقردر دهه اول انقلاب نفی شده است برای اینکه باور بر این بوده است که در یک جامعه اسلامی فقر وجود ندارد. در سال 1368 سازمان بهزیستی برای اولین بار به فقر می پردازد. اطلاعات درمورد فقر به صورت خانوار است . منظور از خانوار فقیر خانواری است که 3/1 درآمد خود را به خوراک ، پوشاک و مسکن اختصاص دهد بنابراین آماری از زنان فقیر وجود ندارد. به نظر ایشان زنان فقیرتر از مردان هستند و فقیر تر هم خواهند شد. با اینکه درآمدهای بی ثبات زنان بیش از مردان است. منظور از درآمدهای بی ثبات ، درآمدهای خیریه ای است. در " پانل فقر زدایی از زنان" اعظم خاتم، عضو گروه محققین مستقل زنان از وضعیت زن و اشتغال در ایران گزارش داد. این گزارش فوق العاده بود .خاتم گفت برای تغییر وضعیت بازار کار زنان باید سرمایه پولی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی را داخل محاسبات کرد. مثلاً در حوزه سرمایه اجتماعی زنان چقدر برای ورود به حرفه ی تخصصی ارتباطات دارند؟ و مسائلی از این قبیل که برای ورود زنان به مشاغل تازه ضعیف است. اعظم خاتم معتقد بود که کار کردن زنان در حال حاضر پرستیژی به همراه ندارد. به جز بخشی از زنان تحصیلکرده و زنان فقیری که از سر جبر کار می کنند، قشر عظیمی از زنان طبقه متوسط شهری از کار فرار می کنند. در پایان او به این نتیجه رسید که علی رغم همه تلاش ها، ميزان اشتغال زنان در این سال ها همچنان 14درصد است و طرح هایی همچون طرح ضربتی اشتغال و یا طرح خود اشتغالی هیچ تغییری در افزایش سهم زنان در میزان اشتغال کشور نداشته است. باز از مبادله تجربیات زنان تاجیک و ایران خواهم نوشت

6 Comments:

At Wednesday, March 01, 2006, Anonymous Anonymous said...

من همیشه به این فکر کردم که چرا ما با افغان ها فعالیت مشترکی نداریم یا تاجیک ها با اینکه زبان، تاریخ ، فرهنگ و دین مشتر ک داریم. این ایده خوبی است که زنان این 3 کشور از هم بیشتر بیاموزند. بهر حال ممنون از مطلب شما

 
At Wednesday, March 01, 2006, Anonymous Anonymous said...

خانم دکتر شادی طلب شبکه زنان فارس زبان را پیگیری می کردند.نمی دانم چقدر موفق بوده است یا نه.

سودابه

 
At Wednesday, March 01, 2006, Anonymous Anonymous said...

خوشحالم که شما به مبارزات زنان در کشورهای همجوار توجه نشان ميدهيد و مرکز توجه تان تنها مبارزات زنان غربی نيست. چون به نظر من توجه به مبارزات زنان کشورهای پيرامونی بخصوص کشورهای همسايه يعنی حرمت گذاری به خود و هويت مستقل زنان ايرانی را به رسميت شناختن. ضمن اين که پافشاری روی موازين حقوق بشر که دستاورد بشر است ونبايد به غربی و شرقی تقسيم شود،من فکر مي کنم که مبارزات زنان ايرانی و زنان کشورهای پيرامونی حرف های زيادی برای گفتن دارند که بايد مطرح شوند و از تجربياتشان آموخت. خسته نباشيد.

 
At Saturday, April 15, 2006, Anonymous Anonymous said...

همانطور که خود نوشته بودید این عنوان تنها برای آغاز این راه بوده است .کار شما به دلیل دارا بودن ضمینه های فرهنگی نیرومند در میان مردم سه کشور ایران تاجیکستان و افقانستان بدون شک روزی به نتیجه دلخواه خواهد رسید.پيروز باشید. محمدرضالیلیان از تهران

 
At Thursday, July 17, 2008, Anonymous Anonymous said...

سلام
از مطالب نوشته شده لذت بردم . موفق باشيد . دو بار به تاجيكستان سفر داشتم از اين كشور خوشم آمد .

 
At Friday, August 15, 2014, Anonymous Anonymous said...

خيلي دوست داشتم با شما در زمينه ارتباط زنان ايران وتاجيکستان و
افغانستان همکاري کنم

 

Post a Comment

<< Home