عشق یا خودخواهی
بعضی ها می گویند که عشق از سر خودخواهی است یعنی ما عاشق می شویم، از انسان دیگری یک موجود به نام معشوق می سازیم، او را تحسین می کنیم تا توانایی خود را در خلق موجودی که می تواند متعلق به ما باشد، تحسین کنیم
افسانه نارسیس بهترین شاهد مدعای این گروه است. می گویند که نارسیس الهه زیبایی هر روز به تماشای برکه ای در عمق جنگل می رفته است تا زیبایی خود را در شفافیت برکه پیدا کند. یک روز که غرق تحسین زیبایی خود بوده است به درون برکه می افتد و جان می سپارد
روز بعد پریان جنگل که عاشق زیبایی نارسیس بودند او را می جستند و نمی یافتند. به میعادگاه نارسیس برکه شفاف می روند و برکه را گریان می یابند. غمگین می شوند و از برکه می پرسند که آیا او هم در غم نبودن نارسیس گریه می کند تا به تماشای زیبایش بنشینند که برکه پاسخ می دهد : هر بار که نارسیس در من به تماشای زیبایش می نشست من در عمق چشمانش شفافیت خود را می یافتم و زیبایی خود را تحسین می کردم
اما من می گویم که عشق یعنی توانایی بخشیدن و این احساسی است که از سر دگر خواهی بر می خیزد حتی اگر رنگی از خودخواهی داشته باشد
1 Comments:
خب این نارسیس که گفتید فقط یک افسانه است..اصلا به این شکل هم نیست...شمازمانی می توانید بگویید عشق با خودخواهی کنار هم نیستند که کسی بیاید و عاشق معشوق شما شود و معشوقتان هم عاشق او بگردد و بخواهند مالک هم شوندو شما مشکل روانی پیدا نکنید
Post a Comment
<< Home