آمین
برای یکی از دوستانم نوشتم که سحری که همیشه می شناختم مرا رها کرده است
این روزها خودم را گم کرده ام. آرزوهایم را و تمام چیزهایی که مرا با بودن گره می زد. این گم گشتگی غمگینم می کند. خودم را می خواهم ، می جویم و نمی یابم. می دانم که این درد دامنگیر بسیاری از آدمهایی است که اینجا می بینم اما تفاوت من با آنها شاید در این باشد که آنها دردشان را پذیرفته اند و به فراموشی سپرده اند و من هر لحظه، هر لحظه به خاطر می آورم که خود را گم کرده ام. این روزها برای بسیاری بهانه دعا کردن می آفریند . می خواهم با توسل به این بهانه بلند دعا کنم: خدایا مرا پیدا کن، خدایا آرزوهایم را معنا کن، خدا مرا با من آشتی بده .... آمین
این روزها خودم را گم کرده ام. آرزوهایم را و تمام چیزهایی که مرا با بودن گره می زد. این گم گشتگی غمگینم می کند. خودم را می خواهم ، می جویم و نمی یابم. می دانم که این درد دامنگیر بسیاری از آدمهایی است که اینجا می بینم اما تفاوت من با آنها شاید در این باشد که آنها دردشان را پذیرفته اند و به فراموشی سپرده اند و من هر لحظه، هر لحظه به خاطر می آورم که خود را گم کرده ام. این روزها برای بسیاری بهانه دعا کردن می آفریند . می خواهم با توسل به این بهانه بلند دعا کنم: خدایا مرا پیدا کن، خدایا آرزوهایم را معنا کن، خدا مرا با من آشتی بده .... آمین
0 Comments:
Post a Comment
<< Home