Sunday, October 23, 2005

آمین

برای یکی از دوستانم نوشتم که سحری که همیشه می شناختم مرا رها کرده است
این روزها خودم را گم کرده ام. آرزوهایم را و تمام چیزهایی که مرا با بودن گره می زد. این گم گشتگی غمگینم می کند. خودم را می خواهم ، می جویم و نمی یابم. می دانم که این درد دامنگیر بسیاری از آدمهایی است که اینجا می بینم اما تفاوت من با آنها شاید در این باشد که آنها دردشان را پذیرفته اند و به فراموشی سپرده اند و من هر لحظه، هر لحظه به خاطر می آورم که خود را گم کرده ام. این روزها برای بسیاری بهانه دعا کردن می آفریند . می خواهم با توسل به این بهانه بلند دعا کنم: خدایا مرا پیدا کن، خدایا آرزوهایم را معنا کن، خدا مرا با من آشتی بده .... آمین

0 Comments:

Post a Comment

<< Home