Friday, January 30, 2009

درباه هنر

دیشب افتتاحیه نمایشگاه هنر در خاور میانه در گالری ساچی لندن بود که من هم با دوست عزیزم سحر که در ارتباط با هنر کار می کند رفتم. این آقای ساچی یا به عبارتی ساعتچی یک عراقی ثروتمند است که ارزش هنر معاصر را در گالری اش به رخ دنیا می کشد. نکته ای که بیش از همه چیز توجه من که یک بیننده معمولی بودم را به خود جلب کرد تکرار واقعیتی بود که می دانستم. این که تعریف هنر به نظر من عوض شده است. هنر دیگر آن استعداد یا تلاش یا خلاقیت نیست. هنر در دنیای امروز بازاری است. اگر دیروز بازار یعنی دیوار خانه های ثروتمندان امروز بازار گالری های غربی و روشنفکران خوش تیپی است که از بساط روشنفکری اشان فقط قهوه و سیگار باقی مانده است. به نظر من بسیاری از هنرمندان ایرانی که نماینده هنر معاصر ایرانی در غرب هستند از مزیت در ایران بودن خود و توجه سیاسی که به ایران می شود به نفع پول و شهرت استفاده می کنند. اگر زن هم باشند که شانس بیشتری در جلب توجه بیننده غربی دارند. مثلا در نمایشگاه دیشب آثار حجمی زن جوانی از ایران بود که درباره تن فروشی در تهران بودند. این به اصطلاح مجسمه ها بدن چاق زنان بی سری را به تصویر کشیده بودند که تمرکز اصلی بدنشان بر عضویی بود که می فروختند. وقتی این آثار را دیدم به سحر دوستم گفتم که اگر این آثار در ایتالیا ساخته می شد احتمالا هیچ ارزش هنری نداشت اما چون صدای ایرانی در آن شنیده می شود طالب بین المللی دارد. یکی از بدترین کارها آثار دو نقاش ایرانی بود که مثلا جشن عروسی در ایران را به تصویر کشیده بود. من نقاش نیستم اما نقاشی که به دل بشیند زیاد دیده ام . به نظرم این آثار می توانست کار بچه ای دوازده ساله برای کلاس نقاشی اش باشد و نمی دانم چطور این نقاشی که فقط راوی تفکیک جنسی زن و مرد در بسیاری از مجالس عروسی ایرانی است تحسین بیننده غربی را خود جلب کرده است. نکته دیگر من این است که آیا این هنرمندان عزیز هموطن که ایرانی بودنشان به آنها کمک به سزایی می کند تا مشهور و ثروتمند شوند قسمت کوچکی از این شهرت و ثروت را با جوانان ایرانی که یا استعداد هنری دارند یا علاقه به هنر تقسیم می کنند. هنرمندان جوان بسیاری هستند در شهر های کوچک که حتی نمی دانند در تهران چه خبر است چه رسد دسترسی به اینترنت و زبان بین المللی برای اینکه مثلا در لندن یا نیویورک چه می گذرد. مطمئن هستم که بسیاری از این به اصطلاح هنرمندان فراموش می کنند از کجا شروع کرده اند و چگونه می توانند به سایر هنرمندان کمک کنند. برای همین من به ابتکاراتی که در ارتباط با حمایت از هنرمندان جوان می شود خیلی اعتقاد دارم و احترام می گذارم. به دوستم سحر که برای سازمان جادوی ایران کار می کند گفته ام که شغل خوبی دارد چرا که می تواند بدون های و هوی های سیاسی یا بین المللی به هنرمندان بدون نام کمک کند. این سازمان سعی می کند از ثروت و ارتباط کسانی که با هنر سر و کار دارند استفاده کند تا هنرمندان جوان از آموزش و امکانات مورد نظر بهره جویند. آروز می کنم ماموریت این سازمان تعهد شخصی بسیاری از هنرمندان مشهور کشورمان هم شود

Wednesday, January 28, 2009

character

When wealth is lost, nothing is lost;
When health is lost, something is lost;
When character is lost, all is lost.


Motto over the wall of a school in Germany

Monday, January 12, 2009

نقض گسترده حقوق بین الملل در غزه


طی یک ماه گذشته به اینترنت دسترسی نداشتم وگرنه زودتر در باره نقض گسترده حقوق بین الملل در غزه می نوشتم. به گزارش الجزيره شمار کشته شدگان از زمان آغاز حملات اسرائیل به نوار غزه تاكنون به بیش از نهصد فلسطینی و شمار زخمي‌ها بیشتر از سه هزار نفر رسيده است. ناگفته پیداست که بیشتر کشته شدگان را زنان و کودکان به خود اختصاص داده اند.مسلم است که حمله اسرائیل به جمعیت غیر نظامی در غزه مصداق جنا یات جنگی است. چرا که تناسبي ميان حمله اسراييل و میزان تلفات و خسارات نيست. اسراييل ادعا می کند هدف حمله به غزه محو حماس به منظور تضمين امنيت است اما حتي اگر ادعای اسراييل راست باشد و بخواهد از خود در پاسخ حملات حماس دفاع کند باز مطابق اصول حقوق بین الملل باید دفاع با حمله برابري كند. شمار بالای کشته شدگان غیر نظامی در غزه نشان می دهد که حمله اسرائیل تجاوز آشکار به حقوق بین الملل بشردوستانه است. این حقوق پاسداری از غيرنظاميان را وظیفه طرفين متخاصم می داند. تا کنون بسیاری از نهادهای بین المللی جنایات اسرائیل را محکوم کرده اند اما مطابق حقوق بین الملل وظیفه اصلی به عهده شوراي امنيت است. به نظرم این شورا تا کنون فقط بیانیه مطبوعاتی داده است در صورتی که وظیفه دارد با صدور قطعنامه های مکرر و تهدید اسرائیل را مجبور به توقف حملات و همچنین جبران خسارت وارده در غزه کند. البته من شخصا از اینکه حساسیت بین المللی به وضعیت فلسطین ایجاده شده است خوشحالم. بسیاری از سازمان های بین المللی اسرائیل را محکوم کرده اند. در اکثر کشورهای دنیا تظاهراتی علیه این جنایات صورت گرفته است. در لندن بیش از پنجاه هزار نفر خواستار آتش بس فوری در غزه شدند. من صحبت شهردار سابق را در این تظاهرات قبول دارم چرا که گفته بود"دولت بریتانیا و اتحادیه اروپا اهرم های اقتصادی لازم برای متوقف کردن این آدم کشی انبوه را دارند." (منبع بی بی سی فارسی) به نظرم دولت ایران به عنوان یکی از حامیان فلسطین باید از طریق بستر حقوق بین الملل بشر دوستانه فعالیت جدی تری داشته باشد. اگر من جای دولت بودم به جای قسمتی از هزینه های تبلیغات گسترده در شهرها درباره آنچه در غزه اتفاق می افتد تیمی از حقوقدانان خبره ایرانی که با حقوق بشر دوستانه آشنایی دارند را منجسم می کردم تا به رایزنی با نهادهای بین المللی بپردازند. این اعتقاد را دارم که رایزنی های تخصصی کمک بیشتری به وضعیت غزه می کند تا اظهار نظرهای کلی.